مردی که قلبش پرجمعیت ترین شهر دنیا بود
پرویز شاپور پنجم اسفند 1303 از در ورودی زندگی وارد شد و پانزدهم مرداد 1378 از در خروجی
زندگی خارج شد. میان این دو در، انسانی می زیست که بانوشته هایش وطرحهایش جانوران
وگیاهان واشیا را احضار می کرد وبه خدمت مهربانی درمی آورد انسانی که قلبش پرجمعیت ترین
شهر دنیا بود.آثار به جامانده ازپرویز شاپور شامل هشت کتاب کاریکلماتور است اولین آن در سال 1350
وکتاب آخر باعنوان پائین آمدن درخت از گربه می باشد.
دو گزینه هم از کاریکلماتورهای او درآمریکا منتشر شده است، کتاب های پرویز شاپور عبارتند از:
فانتزی سنجاق قفلی، موش وگربه عبید زاکانی (باطرح های او )، تفریحنامه بابیژن اسدی پور
بخشی از کتاب طراحان طنز اندیش ایران به معرفی ایران دخت محصص هم به او اختصاص دارد
پرویز شاپور مکتب تازه وبکری را در طنز نویسی نوین ایران به وجود آورد ،هم اکنون کاریکلماتور
در ادبیات کشورمان جا باز کرده است، که دنباله روهای شاپور مجموعه
کاریکلماتورهایی را هم به چاپ رساندند"
ولی باز هم در سایه شاپور بودند، او غریب به 33 سال در مطبوعات فعالیت کرد.
در تعاریفی مختلف که از شعر می شود شعر را گره خورده گی احساس واندیشه وخیال می دانند،
درزبانی آهنگین البته تعاریف جامعی هم هست ولی برای تفهیم این مسله به همین جا بسنده می کنم .
گاهی قریحه هنری شاپور آن قدر رقیق می شود که آثارش به شعر پهلو می زند ، این بسامد را می شود
در بکار گیری ماهرانه او در زبان دانست .
ادبیات امروز هم از وجود شاپور بی نصیب نبوده است زاویه دید اوکاملا متفاوت است
او همه چیز را برعکس می بیند یدالله رویایی وقتی می گوید من از درخت بالا می افتم نگاهی شاپورانه دارد.
اصلن چرا کاریکلماتور و انتخاب این نام برای آثار شاپور :
کاریکلماتور ادغام شدن کاریکاتور وکلمات است کاریکاتوری که به جای طراحی شدن ،
با کلمات به صورت طنز یا کنایه بیان می شود.
برای اولین بار احمد شاملو بر جمله های کوتاه شاپور کاریکلماتور را نام نهاد، همان طور که می دانید
شاملو در ترکیب سازی بسیار چیره دست بود.
دوستی شاملو با شاپور تا جایی ادامه داشت که شاملو کتاب هوای تازه را تقدیم او کرد. و طی گفتگویی
دکتر نور الدین سالم از شاملو سوال می کند خصوصیاتی را که به شاپور نسبت دادین (این آدم داره)؟
شاملو هم درپاسخ می گوید" شاپور موجود نازنینی ست
ایرادی که شاملو بر کارهای شاپور وارد می دانست پیله کردن او به یک موضوع بود، البته
یکی از ویژگی های شاپور همین بود، تاثیر گذاری او تا حدی پیش رفت که شاملو می خواست منتخبی ازآثارش را به چاپ برساند مقدمات این کار هم مهیا شده بود اما بیماری این مجال را از شاملو دریغ کرد.
شاپور هم علاقه زیادی به شاملو وآیدا داشت به طوریکه
اولین مجموعه کاری خود را تقدیم این دو کرد.
مسله ای که حائز اهمیت است زندگی هنری وشخصی شاپور است ازدواج ناموفق وی با فروغ فرخزاد
باعث می شود به این مسله بپردازم ولی قصد گزافه گویی نخواهم داشت .
متاسفانه در کشور ما زندگی شخصی یک هنرمند به زندگی هنری اش مرتبط می شود یعنی
آثار یک هنرمند را با زندگی شخصی اش ارزیابی می کنند که دلیل بر کوته اندیشی است ،شاید
گویش من به مذاق بعضی ها خوش نیاید ولی باید این مسائل مطرح شود"
هنر هدف والایی دارد وهنرمند رسالتی بزرگ در راستای ارتقای این مهم دارد .
فروغ به دلیل محبوب شدن در میان مخاطبانش سیر صعودی اش را خیلی زود سپری کرد، وبعد از مرگ
نابه هنگام او در مورد زندگینامه اش کتاب های زیادی به چاپ رسید که در تقبیح شاپوربود تا اینکه خاطرات فروغ را برای علاقمندانش یاد آوری کند.
و پوران فرخ زاد خواهر گرامی فروغ ناخواسته جلوه ای نا خوشایند به شاپورمی بخشید که تا سالها قبل شاپور را شخصی غیر قابل تحمل می پنداشتم البته
ناگفته نماند فروغ یک اتفاق ساده در ادبیات معاصر ما نیست و او اولین زنی بود که اینچنین بر علیه ارزش ها عصیان می کند، بعد ازکودتای 28 مرداد دو شاعر برجسته که در ادبیات معاصر چهره اند:
به جرات میتوان شاملو و فروغ را نام برد.
که طی بزرگداشتی که در کانادا برای فروغ برگزار شده بود، دکتر رضا براهنی بی هیچ تردیدی فروغ را بزرگترین زن تاریخ ایران خطاب می کند.
قصد من جانب داری از شاپور نیست بعد از مرگ او هیچ کدام از رسانه ها به ارزش های او نپرداختند تا
از زحماتش قدردانی کرده باشند فقط یک کانال ماهواره ای که هنرمندان ایرانی را معرفی می کرد به صورت اتفاقی مزار شاپور را نشان داد، که قصد این برنامه وموضوعی جدا از ادبیات داشت ویک بار در رادیوهای دولتی ایران مجری در معرفی شاپور مطالبی را گفت واز کتاب آخرش چند کاریکلماتور خواند،
که به نظر من اهمیت چندانی نداشت.
متاسفانه این بی اعتنایی در مورد تمام هنرمندانی که دیگر میان ما نیستند صدق می کند.
این بحث را با سخنی از نیما در مورد شاپور به پایان می برم به تعبیر نیما، شاپور رودخانه ایست عمیق وزلال که میتوان از هر کجایش آب برداشت .
اما شاپور از دور چشمک می زند ومی گوید، طرح بی شماری دارم که هنوز چاپ نشده است.
چند کاریکلماتور از کتاب آخر پرویز شاپور( پایین آمدن درخت از گربه)
1 باران روی دریا هزاران دایره ترسیم می کند.
2 سراب برای خشک کردن هیزم تر،مناسب ترین محل است.
3 خواب غفلت احتیاجی به لالایی ندارد.
4 وقتی در خودم غرق می شوم، ماهی ها تنهایم نمی گذارند.
5 گرگ هم از سگ هار می ترسد.
6 ماهی برای این که نفسی تازه کند ،سرش را از آب بیرون می آورد.
7 سیگارم را با آتش جهنم روشن می کنم.
8 در آستانه در خروجی زندگی، نیستی ام را در آغوش می گیرم.
9 گربه تشنه از آب ماهی نمی گیرد.
10 آرزو می کنم دختر دریا رماتیسم نگیرد.
منابع: پایین آمدن درخت از گربه - مصاحبه هایی از پرویز شاپور