مليح جودت آندای در سال ١٩٣٦ در آنكارا دیپلم گرفت و برای ادامه‌ی تحصیل در زمینه‌ی جامعه‌شناسی به كشور بلژیك مهاجرت كرد، بعد از شروع جنگ جهانی دوم به تركیه بازگشت. آندای در طی آن سال‌های پر فراز و نشیب به روزنامه‌نگاری ادامه داد و در روزنامه aksam فعالیت‌های چشم گیری در حوزه‌ی ادبیات انجام داد. شایان ذكر است آندای به همراه دو دوست ارزشمند خود «اورهان ولی» و «آكتای رفعت» از بنیان‌گذاران شعر نوین تركیه هستند. آندای در سال ٧١ بهترین نمایشنامه‌نویس سال در كشور تركیه شناخته شد و جوایز بسیاری به خاطر شعرهای‌اش گرفت.

 

شعرهای آندای بعد از سال ١٩٤٦ تغییرات جالبی به همراه داشت به طوری‌كه زبان شعر او بیشتر به زبان جامعه نزدیك شد و ترجمه‌های ارزشمند او به تركی گام ارزشمندی برای روشنگری ادبیات نوین تركیه بود؛ وی آثار قابل توجهی در نمایش‌نامه‌نویسی، سفرنامه و نقد دارد.

 

آثار او عبارتند از:

تلگرافخانه 

كوچ نشین 

بر روی دریا اودیسه دست بسته

دنیای آشنا

 

چاره‌ای نیست

فهمیدیم چاره‌ای نیست

برای قضا و بلا چاره‌ای نیست

برای ریزش مو

برای كشیدگی صورت چاره‌ای نیست

فهمیدیم چاره‌ای نیست

آیا برای بیكاری هم چاره‌ای نیست

برای گشنگی هم چاره‌ای نیست

نفهمیدیم رفت

چاره‌ای نیست

 

سنگ فالگیری

 

در هوا پرنده‌ای نیست

برگی تكان نمی‌خورد

دریا بی‌شكل شده

جدا شد، جدا خواهد شد

تق تق آواز می‌خواند سكوت

دست و پایم گرفته

مثل سنگ فالگیری منتظرم

از كار خواهم افتاد

 

چشم‌هایم آبی

 

از چشم هایم

خارج می‌شوی

به كوچه

آبی

آبی

 

باران

 

ناگهان با گنجشك‌ها

بارید

باران

كدام گنجشك

كدام باران

  

شعر نوشتن

 

بعضی وقت‌ها

از یك كلمه به راه می‌افتم

او یك گرگ زیبای گرسنه است

چه كسی از رؤیا

مثل یك گل ِ كور

به دور خود می‌چرخد

مانند صبری بدوی هستم

ای شب بی‌تسلی